اوایل چادر سر کردنم خیلی خاطره تلخ و شیرین دارم :

چادری که داشتم خیلی بلند بود.
و من هم واقعا دست و پاچه کلفتی!
به همین خاطر کنترلش برای خیلی سخت بود.

دو سه روز اول چادری شدنم بود که رفته بودم دانشگاه. داشتم از دانشکده میومدم بیرون که تو لابی دیدم م.ب اومد تو. خیلی هیجان زده شده بود و دوید که منو بغل کنه (اون موقع برام مهم نبود که در اجتماع باید رفتارهای متین تری میداشتم) و من هم به طرفش دویدم! و چشمتون روز بد نبینه، چادرم رفت زیر پای یه دختری که نزدیک من بود و من رفتم و چادرم نیومد!
و شبیه این فیلم هندی ها به طرف م.ب می دویدم! صحنه خیلی مضحک بود.. :(
برگشتم و تنها کاری که میتونستم انجام بدم چشم غره رفتن به اون دختر بود که کمی غرض ورزی رو تو نگاهش حس کردم.. شاید هم اشتباه میکنم..

فهمیدم که نباید به کش چادر امید بست و باید با دست هم چادر رو نگه داشت! لطفا نخندید! من واقعا هیچ تجربه ای نداشتم.. :(

بعد از یه مدت سر و کله زدن با این چادر، دیدم یکی از دوستان یه چادر آستین دار سر میکنه و خیلی بهتر از این چادرهای ملیه که انگار مقنعه و مانتو رو به هم دوخته اند با اون آستین های تنگ و بد قواره شون!!
پرسیدم مدل چادرت چیه و گفت لبنانی. و خودش پیشنهاد داد که اگه دوست دارم خیاطی رو میشناسه که قد طرف رو میگیره و چادر رو براش میدوزه و من کلی استقبال کردم.
چند روز بعدش چادر رو برام آورد و من باز هم دادم مامانم برام کوتاهش کردند و چقدر خوشحال بودم!

خب چون چادر آستین دار بود باید کوله ام رو از روی چادر می انداختم. چیزی که الان مایه خجالتمه!
من همچنان اون حس خوشتیپ بودن و جلب توجه رو داشتم هنوز.
مقنعه توسی و کوله توسی و سفید و کتونی سفید.
مقنفه کرم و کفش قهوه ای و کوله کرم رنگ.
مقنعه سبز و ...
کفش مشکی و ...
کوله آبی و ...
ساق دست آّبی و ...

نتیجه : یه دختر چادری خجسته!

+ زینبم! هدف از چادر سر کردن، تنها حفظ حجاب نیست. "آقا" هم فرمودند که چادر بیشتر یک حجاب ملی است تا یک حجاب اسلامی.
هدف از چادر سرکردن نشان دادن عقاید و باورهای ما برای اعتلای اسلام است و اینکه ما در این راه مبارزه میکنیم.


اگر قرار باشد چادر سر کنی و جلوه فروشی کنی، (روسری و کیف و کفش با رنگ های جیغ، کلیپس های بزرگ، آرایش، شکستن حریم با نامحرم و ..) همان بهتر که نام چادر را خراب نکنی..
همان حفظ حجاب کافیست..